بررسی مقایسهای شاخصهای اقتصادی استانها (ویراست یکم)
معاونت اموراقتصادی و برنامه ریزی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
۱۳۹۹/۰۷/۱۵
هدف از تدوین گزارش مؤلفههای کلان اقتصادی استانها، سنجش وضعیت اشتغال استان و درهمتنیدگی آن با شاخصهای کلان اقتصادی و همچنین شناسایی موانع و مشکلات استانها در کاهش نرخ بیکاری است. از این روی، ابتدا شاخص نرخ بیکاری به همراه درآمد سرانه بدون نفت به عنوان اصلیترین مولفههای کلان اقتصادی و بازار کار آورده شدهاند. در گام بعد، تصویر هر استان بر مبنای این دو شاخص، به مدد سایر شاخصهای بازار کار تشریح و تدقیق میشود.
شاخص نسبت تسهیلات به سپرده و محیط عمومی کسبوکار از جمله اصلیترین شاخصها در تبیین علل وضعیت بازار کار و اقتصاد استانها هستند. شاخص نسبت تسهیلات به سپرده، از تقسیم تسهیلات داده شده به سپردههای مردم در استان به دست میآید. پایین بودن این عدد میتواند معانی مختلفی داشته باشد که از آن جمله میتوان به عدم حمایت شبکه بانکی از تولید در استان، بانکپذیر نبودن پروژههای پیشنهادی و ناکارآمدی نظام اداری اشاره کرد. شاخص محیط عمومی کسبوکار نیز یک شاخص مرکب بوده که از بیست و هشت معیار تشکیل میشود که هر یک وجهی از محیط کسبوکار را مورد توجه قرار می دهد. در این نوشتار، پس از اثبات رابطه علت و معلولی این دو شاخص با مولفههای بازار کار، شرایط استانها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد، هر چه شاخص محیط عمومی کسبوکار بیشتر شود (که این امر به معنای بدتر شدن محیط عمومی کسبوکار است)، نرخ بیکاری افزایش یافته و درآمد سرانه کاهش خواهد یافت.
تعیین نقش شاخصهایی که در حیطه فعالیت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بوده و در وضعیت اشتغال استانها نقشآفرین هستند یکی دیگر از رسالتهای این گزارش است. نسبت تسهیلات جذب شده- اشتغال فراگیر و نسبت تسهیلات جذب شده- روستایی و عشایر از جمله شاخصهایی هستند که عملکرد وزارت متبوع در ارتقای وضعیت بازار کار استانها را نشان میدهد.
ارزیابی استانها بر اساس درآمد سرانه، نرخ بیکاری و شاخصهای تدقیقکننده
با توجه به اینکه هدف این نوشتار، ارزیابی استانها بر مبنای وضعیت اقتصادی و بازار کار آنها است، درآمد سرانه یکی از اصلیترین مؤلفههایی است که میتوان از آن بهره گرفت. درآمد سرانه نشاندهنده سهم هر شخص از اندازه اقتصاد منطقه بوده و هر چه آهنگ رشد تولید ناخالص داخلی در منطقه بیشتر از شتاب رشد جمعیت در آن منطقه باشد، درآمد سرانه در آن استان رو به افزایش بوده و رفاه ساکنان بیشتر میشود. البته عواملی مانند نابرابری، میتواند نتیجهگیری فوق را به چالش بکشد. رفع چالش پیشرو، نیازمند مطالعه و تدقیق شاخصها در مقیاس درون استانی است و از رسالت این نوشتار خارج است.
در جدول 1، مؤلفههای درآمد سرانه و نرخ بیکاری برای استانهای کشور آورده شده است. با توجه به این که آخرین تغییر در تعداد استانها متعلق به سال 1390 است و بهروزترین دادههای تولید ناخالص داخلی به سال 1395 بازمی-گردد، بازه زمانی 1390-1395 برای بررسی درآمد سرانه اتخاذ شده و برای شاخص نرخ بیکاری، بازه زمانی 1395-1398 بررسی شده است.
در نمودار 1، تغییرات تولید ناخالص داخلی بدون نفت استانها در بازه زمانی 1390-1395 محاسبه شده است. استانهایی که در این دوره، با کاهش ارزش افزوده تولیدی مواجه بودهاند، پایین محور افقی و سایر استانها بالای این محور قرار گرفتهاند. استان کرمانشاه که بالاترین نرخ بیکاری پایدار را به خود اختصاص داده، با رشد 2/1- درصد، بیشترین شیب نزولی را در بین همه استانها داشته و بعد از آن استانهای فارس (0/1- درصد) و هرمزگان (9/0- درصد) قرار دارند.